.......................................................................................................
ای یاس چیده، ای گل نقش چمن، علی! /قرآن آیه آیهی پامال من، علی
مانند قلب من دهنت پر ز خون شده/ خون گلوت گشته روان از دهن، علی
چسبانده خون به هم، دو لبت را ز گفتگو / با چشم خویش حرف برایم بزن، علی
لب تشنه، چشم بسته، نفس مانده در گلو / زخم تو گشته با دل من هم سخن، علی
تو مثل لالهای که همه گشته برگ برگ / من مثل شمع سوخته در انجمن، علی
جایی برای بوسه نمانده به قامتت / از بس که زخمت آمده بر زخم تن، علی
ممکن نشد ز روی زمینت کنم بلند / از بس که پاره پاره شده این بدن، علی
لیلا در انتظار تو چشمش بُوَد به راه/ زینب چگونه بی تو رود در وطن، علی
در حیرتم چگونه ز خونت خضاب شد/ ماه جمال و زلف شکن در شکن، علی
فریاد من بلند ز اشعار میثم است / سوزد ز سوز او دل هر مرد و زن، علی
...............
شاید با ربط! : جوان هم جوان های قدیم!
.......................

حجم: 489 کیلوبایت
دلم از شوق حرم می گیرد
مثل یک قرن شب تاریک است
دو سه روزی که دلم می گیرد
مثل این است که دارد کم کم
هستیَم رنگ عدم می گیرد
دسته ی سینه زنی در دل من
نوحه می خواند و دم می گیرد
گریه ام، یعنی باران بهار
هم نمی گیرد و هم می گیرد
بس که دلتنگی من بسیار است
دلم از وسعت کم می گیرد
لشکر عشق، حرم را به خدا
به خود عشق قسم می گیرد
قیصر امین پور